انگیزه ازدواج1.از دست دادن انگیزه ازدواج : اولا: شاید دلیل آن این باشد که هدف خاصی از ازدواج برای خود مشخص نکرده اید ولی این را باید بدانید که همین که سبب آرامش روحی و جسمی شما می شود و همچنین در طول تاریخ همه ی مردم آن را به عنوان کاری معقول می پندارند ازدواج امری خوب و مورد پسند است.
ثانیا: شاید شما در صفات و شرایط همسر ایده ال گرا هستید اگر چنین است بدانید که انسان ایده ال وجود ندارد و اگر هم باشد شاید شما ایده الش نباشید
ثالثا: شاید می ترسی که طرف بد باشد و زندگی شما خراب شود، اگر چنین است باید در موردش تحقیق کنید البته تحقیق احتمال خطر را از بین نمی برد اما احتمال کم قابل اعتنا نیست چون احتمال خطر کم در همه موارد هست و اگر قرار باشد به آن اعتنا شود باید همه کارها تعطیل شود
رابعا: شاید بر خلاف انتظار خود عاشق نمی شوید، اگر این طور است بدانید که عشق قبل ازدواج نه تنها لازم نیست بلکه مضر است و جلوی شناخت را می گیرد ولی علاقه حد اقلی لازم و کافی است
خامسا: شاید از اختلاف و دعوای احتمالی می ترسید، در این زمینه عرض می کنم: زندگی بی عوا و اختلاف وجود ندارد دنبال زندگی باشید که رضایتمندی و تفاهم در ان باشد.
2.عدم احساس نیاز دختر به ازدواج: ممکن است به ثمرات ازدواج فکر نمی کند که در این صورت باید به ثمرات دنیوی و اخروی آن توجه کند یا اینکه شاید علتش این باشد که احساس عاطفیش در این زمینه تحریک نشده است و لذا اگر کسی به دلش بنشیند تمایل به ازدواج با او پیدا خواهد کرد بنابر این علی رغم عدم تمایل اجازه دهد که خواستگارها بیایند و وقتی کسی به دلش نشست مشکل حل است.می توانید جهت پیدا کردن شخص مناسب به
سایت همسریابی هم مراجعه کنید.
3.ازدواج بخاطر دلسوزی : کاری صحیح نیست چون در این مرحله نه شنیدن بهتر از اینکه فردا در زندگی مشترک دچار مشکل شوند.
4.ازدواج برای نیاز جنسی : سوال: ازدواج بخاطر نیاز جنسی بد است یا خوب؟ جواب: اگر تمام علت ازدواج، جنبه جنسی باشد و تناسبهای لازمه را در نظر نگیرد بد است اما اگر در کنار مساله جنسی تناسبها را هم در نظر بگیرد اشکال ندارد
لازم به ذکر است که قسم اول معمولا در دوستی اتفاق می افتد نه ازدواج چون در دوستی تناسبهای طرفینی مطرح نیست و فقط جذابیتهای ظاهری ملاک است
5.ازدواج هوسبازی است : این فکر به هیچ وجه شایسته نیست هوسبازی بودن یا نبودن ازدواج به نگاه ازدواج کننده بستگی دارد اگر نگاه هدفی به ازدواج داشته باشد خوب نیست اما اگر ان را وسیله ای برای کسب ارامش روحی و جسمی ببیند خوب است چون اولا: در سایه ان ارامش پیدا می کند و بهتر به کارهایش می رسد ثانیا: تربیت می شود مثل اینکه خودخواهی او به دیگر خواهی مبدل می شود ثالثا: سختی های زندگی، ظرفیتش را بالا می برود رابعا: می تواند نسلی را تربیت کند که آینده جامعه اش را بسازد.
6.می ترسم مرا برای پول پدرم بخواهد: پول پدر شما اگر تمام انگیزه او برای ازدواج باشد خیلی بد است اما اگر شما را بخواهد اما این مساله انگیزه اش را تقویت کند اشکال ندارد شما برای اینکه بفهمی از کدام قسم است به او بگو روی کمک پدرم به ازدواج و تشکیل زندگی حساب نکن.
7
.جلوگیری از انگیزه نادرست : پسر بخاطر اینکه دختر بخاطر امکانات مالی او بله نگوید همه توانایی مالی خود را بیان نکند
8.احتیاط در ازدواج: تا جایی درست است که
جلوی اصل اقدام را نگیرد ولی باید طوری عمل کند که احتمال خطر به حد اقل
برسد یعنی اولا: عاقلانه پیش برود ثانیا: ملاکهای درستی داشته باشد و
ثالثا: در مورد طرف از دیگران هم تحقیق کند
شاید بگویید: من از
احتمال خطر کم هم می ترسم جواب: احتمال خطر کم، قابل رفع نیست لذا اگر
بخواهد اصلا ریسک نکند نباید غذا بخورد چون ممکن است به راه نفسش وارد شود و
او را خفه کند و نباید مسافرت کند چون احتمال دارد تصادف کند همچنین نباید
ازدواج کند چون ممکن است زندگیش خراب شود
9.ترس از پشیمانی بعد ازدواج با دیدن مورد بهتر:
جواب: اولا: صبر کردن در ازدواج بخاطر احتمال پیدا کردن مورد بهتر، مانع ازدواج می
شود چون هرکس را در نظر بگیرید امکان دارد بعدا فرد بهتر از او را ببینید
ثانیا:مقایسه در مرحله انتخاب است که قبل ازدواج است اما بعد از ازدواج فرد
متاهل دیگر به جز طرف مقابل کسی را نمی بیند در غیر اینصورت با دین فرد بهتر از ازدواج خود پشیمان می شود.
البته اگر فردی از نظر عاطفی و جنسی تامین نشود یا اینکه ادم چشم پاکی نباشد ممکن است همسرش از چشمش بیفتد.
10.از ازدواج می ترسم: جواب:اولا: علت اصلی ترس را یافته و رفع کنید(ترس از نظر مالی یا مناسب نبودن مورد یا کنار نیامدن با اخلاق و رفتار و افکار شما)
ثانیا:به
ثمرات ازدواج مثل سرو سامان گرفتن زندگی، ارضای روحی و عاطفی، ورود به
اجتماع و پیدا کردن شخصیت اجتماعی فکر کنید تا انگیزه شما زیاد شود.
ثالثا
عملا خود را مجبور کنید مثل اینکه به پدر و مادر بگویید مورد مناسب برای
شما پیدا کنند و حتی با بی میلی هم که شده حرکت کنید تا تدریجا برای شما
اسان شود.
11.شکست در ازدواج:
شکست و عدم شکست در انتخاب همسر به نحوه عمل انسان و تصمیم آن بستگی دارد یعنی اگر از
راه درست اقدام نکند انتخابش ریسک دارد اما اگر با عقل پیش برود و شناخت
مناسب پیدا کند معمولا شکستی در کار نیست البته احتمال شکست منتفی نیست اما
قابل اعتنا نیست چون تمام زندگی همراه احتمال خطر یا ضرر یا شکست است
12.بخاطر عدم رضایت دیگران، از ازدواج می ترسم:
جواب: مردم معمولا خوشی های خود توجه ندارند و در قبال ان ناراحتی ها را
می بینند ثانیا: رضایت مردم از زندگی صرف نظر از ازدواج هم زیاد نیست پس
وقتی در جاهای دیگر رضایت کامل نیست از ازدواج نباید چنین انتظاری داشت لذا
رضایتمندی مجموعی از زندگی کافی است ثالثا: سختی های زندگی سازنده است و
دیگر خواهی و توانمندی های انسان را رشد می دهد رابعا: ارامش ناشی از
ازدواج، سختی های ان را قابل قبول می کند.
13.مشکل تنهایی را با دوست پسر حل می کنم :
از دردسرهای زندگی مشترک فراری هستم و مشکل تنهاییم را هم با دوست پسر حل
می کنم لذا تمایل به ازدواج ندارم جواب: وقتی به مرور زمان سنت بالا رفت نیاز به یک مونس و همدم خواهی داشت .
شاید بگویی :
در آن زمان با یکی از آنها ازدواج می کنم جوابش این است احتمالی وجود ندارد که
حاضر باشند با تو ازدواج کنند چون بسیاری از پسرها با دوست دخترشان ازدواج
نمی کنند و لذا یا باید مجرد بمانی یا به ازدواج نامناسب تن بدهی
غیر از اینکه با این رابطه کلی گناه در نامه عملت پر می کنی که اگر توبه نکنی سبب می شود در اخرت گرفتار شوی