ازدواج

مطالب ازدواج-مطالب خواندنی

ازدواج

مطالب ازدواج-مطالب خواندنی

ده نکته برای پیروزی در قرارهای ملاقات عاشقانه


ده نکته برای پیروزی در قرارهای ملاقات عاشقانه

همه ی ما انسانها از این نوع ملاقاتها در زندگی خود داریم. و در بعضی مواقع قصدمان همسریابی می باشد .نکاتی که در اینجا مطرح است که چگونه می توان در این ملاقتها حضور پیدا کرد و پیروز این میدان شد؟ آیا باید خوبی هایمان را در حد مبالغه بالا ببریم و یا صرفا حقیقت را باز گو کنیم؟ چه چیزهایی برنده و بازنده را مشخص می کنند؟
 
در زیر نکاتی  را برای پیروزی در دنیای قرار و ملاقات به شما قرار داده ایم. شما می توانید آنهایی که برای شما کارساز هست انتخاب کنید.

1-  در طرف مقابل شک ایجاد کنید و هیچ گاه به طور قطعی رضایت خود را وانمود نکنید. مردها عاشق بازی های تعقیب و گریز هستند پس این امتیاز را به آنها بدهید.

2- سعی کنید به این رفتار او پی ببرید که  آیا او با خانم های دیگر به عنوان یک دوست ساده ارتباط برقرا می کند یا خیر. با این کار شما متوجه می شوید که به زنها به عنوان شیئی برای برقراری رابطه جنسی نگاه می کنند یا نه.

3- سعی کنید انتقاد پذیر نباشید به ویژه در مورد مسائل مربوط به غذا. یک خانم حق دارد هر زمان هر غذایی که دوست داشت بخورد.

4- سعی کنید ظاهر بین نباشید. من خانم هایی را می شناسم که به این دلیل که ظاهر بد آقا یا دادن بوی بد و ... آنها را رد می کنند و اصلا اجازه آشنایی بیشتر را به آنها نمی دهند.

5- از خودتان بازی در نیاورید. ( دروغ گفتن و کلک زدن) در روز ملاقات به اندازه کافی مشکل زدا است.



6- لازم نیست در همان اولین ملاقات سفره دلتان را باز کنید و در مورد تمام مسائل زندگیتان با او صحبت کنید. برای قرارهای بعدی خود چیزی برای گفتن بگذارید.

7- به جای اینکه قیافه او را زیر ذره بین قرار دهید، ببینید که آیا او مرد خوبی است و با شما رفتار خوبی دارد یا خیر و یا اینکه با هم تناسب دارید.

8- شما در صورتی می توانید مرد ایده آل خود را پیدا کنید که که بدانید به دنبال چه شخصی با چه خصوصیات و رفتاری هستید.


 


 

  9- اگر بخواهید منتظر فردی بمانید که دوستش دارید، بیهوده منتظر اینکه او پیش قدم شود نباشید . اگر واقعا از کسی خوشتان آمده خیلی راحت موضوع را با او در میان بگذارید.

10- دقت کنید که ایا لباس هایشان را خودشان می شویند یا مادرشان برای او این کار را انجام می دهد. یک مرد باید متکی به خودش باشد.

داستان زیبای معنای دوست داشتن

داستان زیبای معنای دوست داشتن


در یک روستا خانواده ی بسیار فقیری وجود داشت که در یک مزرعه و یک کلبه کوچک کنار مزرعه کار و زندگی می‌کردند، کلبه آنها نه اتاقی داشت و نه هیچ اسباب و اثاثیه ای. اعضای خانواده از برداشت محصولات مزرعه آنقدری گیرشان می‌آمد که فقط می توانستند شکمشان را به سختی سیر کنند. اما یک سال بدون هیچ علتی، محصول کمی بیشتر از حد معمول بدست آمد، در نتیجه کمی بیشتر از نیازشان پول بدست آوردند…


زن کاتالوگ کهنه و خاک گرفته ای را بیرون کشید و در حال ورق زدن آنها بود، همچنان که صفحات آنرا یکی یکی ورق می‌زد افراد خانواده هم دورش جمع بودند، بالاخره زن آینه‌ی بسیار زیبایی دید و به نظرش رسید که از همه چیز بهتر است. پیش از آن در خانه هرگز آینه ای نداشتند. از آنجایی‌که پول کافی برای خریدنش داشتند، زن آن را سفارش داد. یک هفته بعد وقتی که در مزرعه کار می کردند مردی سوار بر اسب از راه رسید او بسته ای در دست داشت، و خانواده به استقبالش رفتند و بسته را تحویل گرفتند .


زن اولین کسی بود که بسته راباز کرد و خود را در آینه دید و جیغ زد: جک، تو همیشه می‌گفتی من زیبا هستم، من واقعآ زیبا هستم! مرد آینه را بدست گرفت و در آن نگاه کرد لبخندی زد و گفت: تو همیشه می‌گفتی که من خشن هستم ولی من جذاب هستم. نفر بعدی دختر کوچکشان بود که گفت: مامان، مامان، چشمهای من عینا شبیه توست . در این اثنا پسر کوچکشان که بسیار پر انرژی بود از راه رسید و آینه را از دست آنها گرفت او در چهار سالگی از قاطر لگد خورده بود و  صورتش زخمی شده و کمی بد ریخت شده بود، او فریاد زد: من زشتم ! من زشتم!


همسریابی

و در حالی که بشدت گریه می‌کرد به پدرش با ناراحتی گفت : پدر، آیا من همیشه همین شکل بودم ؟
بله پسرم ، همیشه .


با این حال تو مرا دوست داری ؟


بله پسرم، دوستت دارم !


چرا؟ برای چه من را دوست داری ؟


چون مال من هستی!!!


….و من هر روز صبح وقتی صادقانه به درونم نگاه می‌کنم و می بینم که زشت است ، از خدا می‌پرسم آیا دوستم داری ؟ و او همیشه مهربانانه جواب می دهد: بله !و وقتی از او می پرسم چرا دوستم داری ؟


او می‌گوید : چون مال من هستی.

خواستگاری

خواستگاری



1.ضایع نمی شوند : پسرها گمان نکنند که خانواده دختر با جواب نه شنیدن ضایع می شوند بلکه در نظر مردم این ضایع شدن محسوب نمی شود.


2.دروغ گفتن در مورد مشخصات: در سایت همسریابی به خواستگار اینترنتی بخاطر عدم اعتماد در مورد مشخصاتم دروغ گفتم الان چه کنم


جواب: دلیل خود را یه طور کامل توضیح دهید و بگویید که بخاطر عدم شناخت و ترس از سو ء استفاده نگفته اید.


3.زود وابسته شدن به خواستگار: جواب: شاید علتش این است که وقتی تو او را می پسندی می گویی تمام است و ازدواج می کنیم سعی کن تا وفتی که همه چیز حتمی نشده به او به چشم یک غریبه نگاه کنی و به او وابسته نشوی.

4.اشنایی همزمان با چند نفر :  خواستگارم با غیر من هم در حال آشنا شدن است ادامه بدهم یا نه جواب: اگر اشنایی او با آنها برای همسریابی باشد و حدود شرعی را هم رعایت کند کارش بد نیست

5.خواستگارم چرا رفت و نیامد: جواب: خواستگاری زمان انتخاب است و هیچ دلیل قطعی برای پسندیده شدن وجود ندارد شاید شما را نپسندیده و یا کس دیگری را پسندیده.
اگر بگویید چرا عذر خواهی و اعلام انصراف نکردند ...


باید این نکته را عرض کنم که بسیاری از مردم انصراف خود را با ادامه ندادن اعلام می کنند علاوه بر اینکه دلیلی برای عذر خواهی نیست چون خطا نکرده اند .

6.نقطه قوت خواستگاری: این است که سبب ایجاد عشق نمی شود بلکه به یک انتخاب عاقلانه با مشورت والدین کمک می کند و به همین دلیل ضریب پایداری خانواده را بالا می برد

7.بیان رابطه قبلی برای خواستگار: در صورتی که امکان فهمیدن آن وجود ندارد بهتر است نگویید چون ممکن است دل چرکین شود و شک کند و علاوه بر این اعتراف به گناه , گناه است.

8.مخفی کردن ازدواج سابق از خواستگار: احتمال جدایی وجود دارد منتها اگر دختر بخاطر علاقه نتواند دل بکند و ریسک جدایی را بپذیرد می تواند طوری خود را در دل او جا کند که طلاق برایش سخت شود اما در عین حال دختر باید بداند که این مساله ممکن است ضربه بزرگی به پسر بزند چون احساس عدم صداقت می کند و بخاطر علاقه دچار دو دلی شدید می شود و در صورت طلاق هم خسارت مالی زیادی نصیبش می گردد و شاید در ازدواج بعدی هم دچار مشکل شود.


9.مخفی کردن عیوب اطرافیان: اگر برای او مهم باشد و روزی احتمال اینکه بفهمد وجود دارد باید به او گفته شود اما اگر نخواهد فهمید و یا اهمیت چندانی برایش ندارد گفتنش لازم نیست.

داستان جالب نامه شگفت انگیز

داستان جالب نامه شگفت انگیز


داستان کوتاهی که در زیر است  یک قصه جادویی است که حتما باید دو بار خوانده شود ! به شما قول می دهم هیچ خواننده ای با یک بار خواندن نمی تواند ان را رها کند ! این نامه  تاجری به نام پائولو به همسرش جولیاست  که با دانستن مخالفت همسرش به یک مسافرت کاری میرود و در آنجا اتفاقاتی برایش می افتد که مجبور میشود نامه ای برای همسرش بنویسد به شرح ذیل . . .

***

***

***

***

***

***

 ***

***

***

***

سایت همسریابی


جولیای عزیزم سلام
بهترین آرزوها را برایت دارم همسر همربانم . همانطور که پیش بینی
می کردی سفر خوبی داشتم . در رم دوستان فراوانی یافتم که با آنها
می شد مخاطرات گوناگون مسافرت و به علاوه رنج دوری از تو
را تحمل کرد . در این بین طولانی بودن مسیر و کهنگی وسایل مسافرتی
حسابی مرا آزار داد . بعد از رسیدن به رم چند مرد جوان
خود را نزد من رساندند و ضمن گفتگو با هم آشنا شدیم . آنها
که از اوضاع مناسب مالی و جایگاه ممتاز من در ونیز مطلع بودند
محبتهای زیادی به من کردند و حتی مرا از چنگ تبهکارانی که
قصد مال و جانم را کرده بودند و نزدیک بود به قتلم برسانند
نجات دادند . هم اکنون نیز یکی از رفقای بسیار خوب و عزیزم
“روبرتو”‌ که یکی از همین مردان جوان است انگشتر مرا به امانت گرفته
و با تحمل راه به این دوری خود را به منزل ما خواهد رساند
تا با نشان دادن آن انگشتر به تو و جلب اطمینانت جعبه جواهرات
مرا از تو دریافت کند وبه من برساند . با او همکاری کن تا جعبه
مرا بگیرد . اطمینان داشته باش که او صندوق ارزشمند جواهرات را
از تو گرفته و به من خواهد داد وگرنه شیاد فرصت طلب دیگری جعبه را
خواهد دزدید و ضمن تصاحب تمام جواهرات آن ، در رم مرا خواهد کشت
پس درنگ نکن . بلافاصله بعد از دیدن نامه و انگشتر من در ونیز‍
موضوع را به برادرت بگو و از او بخواه که در این مساله به تو کمک کند .
آخر تنها مارکو جای جعبه را میداند . در مورد دزد بعدی هم نگران نباش
مسلما پلیس او را دستگیر کرده و آنقدر نگه میدارد تا من بازگردم .

نامه را خواندید ؟
اما باید این نکته را در نظر داشت :
پائولو قبل از سفر به رم با جولیا یک قرار گذاشته بود ، که در این مدت هر نامه ای به او رسید آن را بخواند اما “ یک خط در میان ” !
حالا شما هم باید  نامه را یک خط در میان بخوانید تا به اصل ماجرا پی ببرید !